با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Punch-up

ˈpʌntʃʌp ˈpʌntʃʌp
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری این لغت در حالت فعل (Verb): punch up

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable informal
انگلیسی بریتانیایی کتک‌کاری، بزن‌بزن، زد‌و‌خورد
- The punch-up at the bar last night resulted in several injuries.
- کتک‌کاری دیشب در بار منجر به زخمی شدن چندین نفر شد.
- The punch-up at the school playground was quickly resolved by the teacher.
- معلم به‌سرعت زدوخورد در زمین بازی مدرسه را حل و فصل کرد.
verb - transitive
اثر یا مزه‌ی چیزی را بیشتر کردن
- The director decided to punch up the script by adding more comedic elements.
- کارگردان تصمیم گرفت با اضافه کردن عناصر کمدی بیشتر فیلمنامه را گیراتر کند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت punch-up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «punch-up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/punch-up-2

لغات نزدیک punch-up

پیشنهاد بهبود معانی