با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Punching Bag

ˈpənt͡ʃɪŋˈbæɡ ˈpʌntʃɪŋ ˌbæɡ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    punching bags

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
انگلیسی آمریکایی کیسه‌بوکس، کیسه‌ی مشت‌زنی
- The boxer delivered a powerful punch to the punching bag.
- بوکسور مشتی محکم به کیسه‌بوکس زد.
- The punching bag hung from the ceiling, ready for a workout.
- کیسه‌بوکس از سقف آویزان و برای تمرین آماده بود.
noun countable
انگلیسی آمریکایی آدم توسری‌خور، آدم همیشه مقصر
- He felt like a punching bag, constantly being berated by his boss.
- احساس می‌کرد آدمی توسری‌خور است که مدام توسط رئیسش مورد سرزنش قرار می‌گیرد.
- After years of being a punching bag in their relationship, she finally decided to leave him.
- پس‌از سال‌ها آدم همیشه مقصر بودن در رابطه‌شان، در نهایت تصمیم گرفت او را ترک کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد punching bag

  1. noun boxing equipment
    Synonyms: crazy bag, heavy bag, speedbag

ارجاع به لغت punching bag

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «punching bag» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/punching-bag

لغات نزدیک punching bag

پیشنهاد بهبود معانی