امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Pursuant

    pərˈsuːənt pəˈsjuːənt
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective
    متعاقب، مطابق، پیرو، دنبال‌کننده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - pursuant to your previous letter
    - پیرو نامه‌ی پیشین شما
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد pursuant

    1. adjective Congruous
      Synonyms: compatible, following, agreeable

    ارجاع به لغت pursuant

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «pursuant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pursuant

    لغات نزدیک pursuant

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند