امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Put Back

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb B1
سر جای خود گذاشتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
phrasal verb
عقب انداختن، موکول کردن
phrasal verb
(ساعت) عقب کشیدن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد put back

  1. phrasal verb Return something to its original place
  2. phrasal verb Postpone an arranged event or appointment
  3. phrasal verb Drink fast; to knock down alcohol
  4. phrasal verb Change the time in a time zone to an earlier time

ارجاع به لغت put back

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «put back» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/put-back

لغات نزدیک put back

پیشنهاد بهبود معانی