با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Put (or Have) All One's Eggs In One Basket

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom
تنها روی یک چیز متمرکز شدن، تمام انرژی و وقت خود را صرف چیزی کردن، همه‌ی دارایی خود را در یک کار (یا معامله) به کار گرفتن (و به مخاطره انداختن)
- It's risky to put all one's eggs in one basket when investing in stocks.
- هنگام سرمایه‌گذاری در سهام، بسیار مخاطره‌آمیز است که تمام دارایی خود را به‌کار گیرید.
- She decided to diversify her projects instead of putting all her eggs in one basket.
- او تصمیم گرفت که به‌جای متمرکز کردن تمام وقت و انرژی خود رو یک مورد، پروژه‌هایش را تنوع بخشد.
- To succeed in business, it's wise not to put all one's eggs in one basket.
- برای موفقیت در کسب‌وکار، عاقلانه است که تمام دارایی خود را روی یک چیز متمرکز نکنید.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت put (or have) all one's eggs in one basket

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «put (or have) all one's eggs in one basket» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/put-or-have-all-ones-eggs-in-one-basket

لغات نزدیک put (or have) all one's eggs in one basket

پیشنهاد بهبود معانی