امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Put (or Have) All One's Eggs In One Basket

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom informal
تنها روی یک چیز متمرکز شدن، تمام انرژی و وقت خود را صرف چیزی کردن، همه‌ی دارایی خود را در یک کار (یا معامله) به کار گرفتن (و به مخاطره انداختن)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- It's risky to put all one's eggs in one basket when investing in stocks.
- هنگام سرمایه‌گذاری در سهام، بسیار مخاطره‌آمیز است که تمام دارایی خود را به‌کار گیرید.
- She decided to diversify her projects instead of putting all her eggs in one basket.
- او تصمیم گرفت که به‌جای متمرکز کردن تمام وقت و انرژی خود رو یک مورد، پروژه‌هایش را تنوع بخشد.
- To succeed in business, it's wise not to put all one's eggs in one basket.
- برای موفقیت در کسب‌وکار، عاقلانه است که تمام دارایی خود را روی یک چیز متمرکز نکنید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد put (or have) all one's eggs in one basket

  1. idiom risking everything on one opportunity or investment

ارجاع به لغت put (or have) all one's eggs in one basket

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «put (or have) all one's eggs in one basket» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/put-or-have-all-ones-eggs-in-one-basket

لغات نزدیک put (or have) all one's eggs in one basket

پیشنهاد بهبود معانی