امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Putt

pʌt pʌt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    putted
  • شکل سوم:

    putted
  • سوم‌شخص مفرد:

    putts
  • وجه وصفی حال:

    putting
  • شکل جمع:

    putts

معنی

noun adverb
ضربت توپ گلف نزدیک سوراخ، زدن توپ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد putt

  1. noun Hitting a golf ball that is on the green using a putter
    Synonyms:
    putting

ارجاع به لغت putt

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «putt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/putt

لغات نزدیک putt

پیشنهاد بهبود معانی