امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pyx

pɪks pɪks
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
جعبه قطب‌نما، جعبه کوچک، صندوقچه، در جعبه گذاردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pyx

  1. noun Any receptacle in which wafers for the Eucharist are kept
    Synonyms:
    pix pyx chest pix chest

ارجاع به لغت pyx

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pyx» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pyx

لغات نزدیک pyx

پیشنهاد بهبود معانی