امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Quartern

kwɔːrtən ˈkwɔːtən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
نان بوزن چهار پوند(رطل)، یک چهارم پوند، یک چهارم پینت، یک گیل( gill )

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد quartern

  1. noun One of four equal parts of something
    Synonyms: quarter, one-fourth, fourth, one-quarter, fourth-part, twenty-five-percent

ارجاع به لغت quartern

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «quartern» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/quartern

لغات نزدیک quartern

پیشنهاد بهبود معانی