امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Quintessence

kwɪnˈtesns kwɪnˈtesns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
پنجمین و بالاترین عنصر وجود، عنصر پنجم یعنی 'اثیر'یا 'اتر'، جوهر، اصل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- the quintessence of pride
- نمونه‌ی کامل غرور
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد quintessence

  1. noun essence, core
    Synonyms:
    apotheosis bottom distillation epitome essentiality extract gist heart kernel last word lifeblood marrow pith quiddity soul spirit stuff substance ultimate virtuality
    Antonyms:
    extra

ارجاع به لغت quintessence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «quintessence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/quintessence

لغات نزدیک quintessence

پیشنهاد بهبود معانی