با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    Ramshackle

    ˈræmʃækl ˈræmʃækl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective
    متزلزل، ناپایدار، شل، لکنتی، بدخلق
    - a ramshackle old building
    - یک بنای قدیمی و سست بنیاد
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد ramshackle

    1. adjective falling apart; in poor condition
      Synonyms: broken-down, crumbling, decrepit, derelict, dilapidated, flimsy, jerry-built, rickety, shabby, shaky, tottering, tumble-down, unfirm, unsafe, unsteady
      Antonyms: good, nice, repaired, stable

    ارجاع به لغت ramshackle

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «ramshackle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ramshackle

    لغات نزدیک ramshackle

    پیشنهاد بهبود معانی