امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Rancor

    American: ˈræŋkər British: ˈræŋkə
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی rancour است.

    معنی و نمونه‌جمله

    noun uncountable
    بدخواهی، خصومت دیرین، عداوت، کینه، دشمنی دیرینه، بغض، کینه توزی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - political rancor
    - عداوت‌های سیاسی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد rancor

    1. noun bitterness, hatefulness
      Synonyms:
      acerbity acrimony animosity animus antagonism antipathy aversion bad blood bile dudgeon enmity grudge hardness of heart harshness hate hatred hostility ill feeling ill will malevolence malice malignity mordacity pique resentfulness resentment retaliation revengefulness ruthlessness spite spitefulness spleen umbrage uncharitableness unfriendliness variance vengeance vengefulness venom vindictiveness virulence
      Antonyms:
      kindness love respect sympathy

    ارجاع به لغت rancor

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «rancor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rancor

    لغات نزدیک rancor

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return