امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ranger

ˈreɪndʒər ˈreɪndʒə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
جنگل‌بان، تفنگ‌دار سواره، هنگ‌سوار، ولگرد خانه‌به‌دوش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ranger

  1. noun Forester
    Synonyms:
    forest ranger fire warden game-warden woodsman
  1. noun Trooper
    Synonyms:
    soldier mounted police officer policeman patrolman policewoman texas ranger commando rover guard trooper wanderer warden
  1. noun An official who is responsible for managing and protecting an area of forest
    Synonyms:
    fire warden forest-fire-fighter

ارجاع به لغت ranger

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ranger» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ranger

لغات نزدیک ranger

پیشنهاد بهبود معانی