با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    Rape

    reɪp reɪp
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      raped

    • شکل سوم:

      raped

    • سوم شخص مفرد:

      rapes

    • وجه وصفی حال:

      raping

    • شکل جمع:

      rapes

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    B2
    هتک ناموس کردن، تجاوز بناموس کردن، بزوربردن یاگرفتن
    - the rape of Nayshapoor by the Mongols
    - چپاول و ویران‌سازی نیشابور توسط مغولان
    - the rape of the northern forests
    - تخریب جنگلهای شمال
    - He raped the neighbor's underage daughter.
    - به دختر خردسال همسایه تجاوز کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد rape

    1. noun defilement; a forced sexual assault
      Synonyms: abduction, abuse, criminal attack, depredation, despoilment, despoliation, forcible violation, maltreatment, molestation, pillage, plunder, plundering, rapine, spoliation, statutory offense, violation
    2. verb sexual assault by force; act of plunder
      Synonyms: abuse, attack, betray, compromise, corrupt, deceive, despoil, force, loot, molest, pillage, plunder, ransack, ruin, sack, seize, spoliate, violate

    ارجاع به لغت rape

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «rape» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rape

    لغات نزدیک rape

    پیشنهاد بهبود معانی