با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Rapid Transit

American: ˈræpədˈtrænzət British: ˈræpɪdˈtrænsɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun phrase
حمل‌و‌نقل سریع (مسافربری)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rapid transit

  1. noun public transportation system
    Synonyms: elevated trains, underground train, urban passenger transportation system

ارجاع به لغت rapid transit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rapid transit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rapid transit

لغات نزدیک rapid transit

پیشنهاد بهبود معانی