امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Rapture

ˈræptʃər ˈræptʃə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive
از خود بیخودی، شعف و خلسه روحانی، حالت جذب و آن جذاب، وجد روحانی، ربایش، جذبه، شور، به وجد آوردن، از خود بیخود کردن، خلسه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- the rapture of a devout man
- خلسه‌ی یک مرد پارسا
- Robert was looking at his fiancee with rapture.
- روبرت با شیدایی به نامزدش نگاه می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rapture

  1. noun extreme happiness and delight in something
    Synonyms:
    at-oneness beatitude bliss buoyancy cheer cloud nine communion contentment cool delectation ecstasy elation elysium enchantment enjoyment enthusiasm euphoria exaltation exhilaration felicity gaiety gladness glory good spirits gratification heaven inspiration joy jubilation nirvana paradise passion pleasure ravishment rhapsody satisfaction seventh heaven spell transport well-being
    Antonyms:
    dislike hate hatred

Collocations

  • the rapture

    (مسیحیت - اغلب با R بزرگ) عروج

ارجاع به لغت rapture

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rapture» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rapture

لغات نزدیک rapture

پیشنهاد بهبود معانی