با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Rattletrap

American: ˈrætlˌtræp British: ˈrætlˌtræp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
قراضه، دارای صدای تق‌تق، لغزنده، سست، پر‌حرف
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rattletrap

  1. adjective Having a high center of gravity
    Synonyms: tottery, rickety, makeshift
  2. noun Anything wrecked
    Synonyms: old car, jalopy, heap

ارجاع به لغت rattletrap

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rattletrap» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rattletrap

لغات نزدیک rattletrap

پیشنهاد بهبود معانی