با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Real Estate

ˈriːləˈsteɪt reɪˈɑːlɪˈsteɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun phrase
ملک، دارایی غیر‌منقول
- a real estate company
- بنگاه معاملات ملکی
- a real estate agent
- دلال معاملات ملکی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد real estate

  1. noun property and buildings for sale
    Synonyms: chattels real, freehold, immoveables, land, land and buildings, landed property, landholdings, lot, plat, plot, real property, realty, territory

ارجاع به لغت real estate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «real estate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/real estate

لغات نزدیک real estate

پیشنهاد بهبود معانی