امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Really

ˈrɪəli ˈrɪəli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb B1
واقعا، به راستی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- it's really a warm day!
- راستی روز گرمی است!
- I am really tired of this job.
- من واقعاً از این شغل خسته شده‌ام.
- Iraj is really a good man.
- ایرج واقعاً مرد خوبی است.
- well, really you shouldn't have said that!
- خب راستش را بخواهی تو نباید این حرف را می‌زدی!
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد really

  1. adverb without a doubt
    Synonyms:
    absolutely actually admittedly as a matter of fact assuredly authentically beyond doubt categorically certainly de facto easily for real genuinely honestly in actuality indeed indubitably in effect in fact in point of fact in reality legitimately literally no ifs ands or buts nothing else but of course positively precisely surely truly undoubtedly unmistakably unquestionably verily well
    Antonyms:
    doubtfully

لغات هم‌خانواده really

ارجاع به لغت really

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «really» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/really

لغات نزدیک really

پیشنهاد بهبود معانی