امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Rear-end

ˈrɪrˈend ˈrɪrˈend rɪərend
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری این لغت در حالت اسم (Noun): rear end

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive informal
از پشت زدن (به اتومبیل و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- She rear-ended my car.
- او از پشت به ماشین من زد.
- I was startled when the car behind me rear-ended my vehicle.
- وقتی ماشینی که پشت سرم بود از پشت به ماشینم زد، از جا پریدم.
noun
پشت، قسمت عقب، عقب هر چیز
- The car's rear end was severely damaged in the accident.
- در این تصادف قسمت عقب خودرو به‌شدت آسیب دید.
- The rear end of the boat stuck out over the edge of the dock.
- انتهای عقب قایق از لبه‌ی اسکله بیرون زده بود.
noun
کون، ماتحت، کفل
- He touched her rear end.
- کونش رو لمس کرد.
- He slipped on the ice and landed on his rear end.
- روی یخ لیز خورد و روی کونش فرود آمد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rear-end

  1. noun The fleshy part of the human body that you sit on
    Synonyms:
    buttocks nates arse butt backside bum buns can fundament hindquarters hind end keister posterior prat rear rump stern seat tail tail end tooshie tush bottom behind derriere fanny ass
  1. Synonyms:
    back-side breech hind part

ارجاع به لغت rear-end

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rear-end» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rear-end

لغات نزدیک rear-end

پیشنهاد بهبود معانی