با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Reborn

ˌriːˈbɔːrn riːˈbɔːn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
تولد تازه‌یافته، تغییر حالت روحانی‌یافته
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد reborn

  1. adjective Spiritually reborn or converted
    Synonyms: born-again, converted

ارجاع به لغت reborn

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reborn» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reborn

لغات نزدیک reborn

پیشنهاد بهبود معانی