امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Recent

ˈriːsnt ˈriːsnt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more recent
  • صفت عالی:

    most recent

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B1
تازه، جدید، اخیر، متأخر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- his recent book
- کتاب اخیر او
- one of the important events of recent years
- یکی از مهمترین رویدادهای سالهای اخیر
- her most recent poem
- تازه‌ترین شعر او
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد recent

  1. adjective current
    Synonyms:
    contempo contemporary fresh hot off the fire hot off the press just out late latter latter-day modern modernistic neoteric new newborn newfangled novel present-day the latest today up-to-date young
    Antonyms:
    earlier future old past

لغات هم‌خانواده recent

  • adjective
    recent

ارجاع به لغت recent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «recent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/recent

لغات نزدیک recent

پیشنهاد بهبود معانی