امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Recognizable

    ˌrekəgˈnaɪzəbl̩ ˈrekəɡnaɪzəbl̩
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more recognizable

    • صفت عالی:

      most recognizable

    توضیحات

    شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: recognisable

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    شناختنی، قابل‌تشخیص، شناخت‌پذیر، بازشناختنی، قابل‌شناسایی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - The artist's unique style made his paintings easily recognizable in the art world.
    - سبک خاص هنرمند باعث شده بود نقاشی‌هایش در دنیای هنر به راحتی قابل‌تشخیص باشند.
    - The red and white Coca-Cola logo is recognizable around the world.
    - لوگوی قرمز و سفید کوکاکولا در سراسر دنیا قابل‌تشخیص است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد recognizable

    1. adjective Capable of being recognized
      Synonyms: recognisable, placeable

    لغات هم‌خانواده recognizable

    ارجاع به لغت recognizable

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «recognizable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/recognizable

    لغات نزدیک recognizable

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند