امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Recreation

ˌrekriˈeɪʃn ˌriːkriˈeɪʃn ˌrekriˈeɪʃn ˌrekriˈeɪʃn ˌriːkriˈeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    recreations

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت در معنای دوم: re-creation

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable B2
تفریح، سرگرمی، بازی، استراحت، وسیله‌ی تفریح

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- For recreation I go to movies.
- برای تفریح به سینما می‌روم.
- Her only recreation was chess.
- شطرنج یگانه سرگرمی او بود.
- For me, writing is business as well as recreation.
- نوشتن برای من هم کسب است هم تفریح.
noun countable uncountable
بازآفرینی، بازسازی، خلق مجدد، احیا
- The museum's re-creation of a 19th-century town allowed visitors to experience life in that time period.
- بازآفرینی یک شهر قرن نوزدهمی توسط موزه به بازدیدکنندگان امکان داد تا زندگی در آن دوره‌ی زمانی را تجربه کنند.
- The movie's recreation of a famous historical event was praised for its attention to detail.
- بازآفرینی رویداد تاریخی مشهور در فیلم به دلیل توجه به جزئیات مورد ستایش قرار گرفت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد recreation

  1. noun sports, games, special interests
    Synonyms:
    amusement avocation ball disport dissipation distraction diversion divertissement ease enjoyment entertainment exercise festivity field day frolic fun fun and games game hilarity hobby holiday jollity laughs leisure activity mirth pastime picnic play playtime pleasure R and R rec refreshment relaxation relief repose rollick sport vacation
    Antonyms:
    labor profession work

ارجاع به لغت recreation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «recreation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/recreation

لغات نزدیک recreation

پیشنهاد بهبود معانی