با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Reflective

rɪˈflektɪv rɪˈflektɪv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more reflective
  • صفت عالی:

    most reflective

معنی‌ها

adjective
بازتابی انعکاسی
adjective
( reflectional ) بازتابنده، منعکس سازنده، صیقلی، وابسته به‌طرز تفکر، فکری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد reflective

  1. adjective thoughtful
    Synonyms: cogitating, contemplative, deliberate, meditative, pensive, pondering, reasoning, ruminative, speculative, studious
    Antonyms: ignorant, unthoughtful

لغات هم‌خانواده reflective

ارجاع به لغت reflective

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reflective» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reflective

لغات نزدیک reflective

پیشنهاد بهبود معانی