با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Regale

rɪˈɡeɪl rɪˈɡeɪl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive
خوراک لذیذ، مهمانی، سور دادن
- The new ambassador was regaled everywhere.
- سفیر جدید را همه‌جا با جشن و ضیافت‌ پذیرفتند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد regale

  1. verb throw a party; have fun
    Synonyms: amuse, delight, divert, entertain, feast, fracture, give a party, grab, gratify, have a get-together, laugh it up, nurture, party, please, ply, refresh, satisfy, serve, toss a party

ارجاع به لغت regale

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «regale» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/regale

لغات نزدیک regale

پیشنهاد بهبود معانی