با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Registry

ˈredʒəstri ˈredʒəstri
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    registries

معنی

noun
محضر، دفتر ثبت اسناد، دفتر، فهرست
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد registry

  1. noun An official written record of names or events or transactions
    Synonyms: register

لغات هم‌خانواده registry

ارجاع به لغت registry

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «registry» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/registry

لغات نزدیک registry

پیشنهاد بهبود معانی