امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Remonstrance

    rɪˈmɑːnstrns rɪˈmɒnstrəns
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    سرزنش، نکوهش، تعرض، اعتراض، مخالفت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد remonstrance

    1. noun The act of expressing strong or reasoned opposition
      Synonyms:
      challenge demur exception expostulation objection protest protestation remonstration squawk kick
    1. noun The act of expressing earnest opposition or protest
      Synonyms:
      objection complaint protest expostulation rebuke reproach challenge demur protestation remonstration

    ارجاع به لغت remonstrance

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «remonstrance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/remonstrance

    لغات نزدیک remonstrance

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return