امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Remunerative

    rɪˈmjuːnəreɪt̬ɪv rɪˈmjuːnrətɪv
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective
    پاداشی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد remunerative

    1. adjective Affording compensation
      Synonyms:
      compensative compensatory
    1. adjective Affording profit
      Synonyms:
      profitable lucrative gainful advantageous moneymaking fat beneficial compensable paying rewarding salaried useful stipendiary

    ارجاع به لغت remunerative

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «remunerative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/remunerative

    لغات نزدیک remunerative

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return