امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Reopen

ˌriːˈoʊpn riˈəʊpən
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    reopened
  • شکل سوم:

    reopened
  • سوم‌شخص مفرد:

    reopens
  • وجه وصفی حال:

    reopening

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive verb - intransitive
دوباره باز کردن، بازگشودن، بازگشایی کردن، مجدداً افتتاح کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- the reopening of the national assembly
- بازگشایی مجلس شورای ملی
verb - transitive verb - intransitive
دوباره شروع کردن، بازآغازیدن، بازآغاز کردن، (پس از وقفه) ادامه دادن
- to reopen a debate
- بحثی را دوباره آغاز کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد reopen

  1. verb To begin or go on after an interruption
    Synonyms: continue, resume, revive, pick up, reestablish, renew, restart, begin again, take up

ارجاع به لغت reopen

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reopen» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reopen

لغات نزدیک reopen

پیشنهاد بهبود معانی