امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Replica

ˈreplɪkə ˈreplɪkə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    replicas

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun
نسخه‌ی بدل، کپی، المثنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- She is a replica of her mother.
- عینهو مادرش است./ درست عین مادرش است./ با مادرش مو نمی‌زند.
noun
مدل
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد replica

  1. noun duplicate
    Synonyms: carbon, carbon copy, chip off old block, clone, copy, ditto, dupe, facsimile, flimsy, imitation, likeness, look-alike, mimeo, mimic, miniature, model, photocopy, reduplication, repeat, replication, repro, reproduction, stat, Xerox
    Antonyms: original

ارجاع به لغت replica

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «replica» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/replica

لغات نزدیک replica

پیشنهاد بهبود معانی