امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Reptile

ˈreptl ˈreptaɪl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    reptiles

معنی

noun adjective C1
حیوان خزنده، آدم پست، سینه‌مال رونده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد reptile

  1. noun Any cold-blooded vertebrate of the class Reptilia including tortoises, turtles, snakes, lizards, alligators, crocodiles, and extinct forms
    Synonyms: lizard, snake, turtle, amphibian, reptilian, dinosaur, alligator, crocodile, tortoise, crocodilian, serpent, saurian, adder, sauropod, creeper, frog, groveling, iguana, knave, one of the Reptilia, newt, ophidian, salamander, toad, worm
  2. adjective
    Synonyms: herpetological, ophidian, reptant, serpentiform, serpentine

ارجاع به لغت reptile

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reptile» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reptile

لغات نزدیک reptile

پیشنهاد بهبود معانی