امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Repulsion

rɪˈpʌlʃn rɪˈpʌlʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
دفع، عدم پذیرش، عقب‌زنی، تنقر، دشمنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- They forced her to marry a man toward whom she felt a strong physical repulsion.
- وادارش کردند زن مردی بشود که نسبت به او جسما احساس بیزاری می‌کرد.
- the repulsion of the Spanish army
- پسرانی قشون اسپانیا
- magnetic attraction and repulsion
- ربایش و رانش مغناطیسی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد repulsion

  1. noun hatred, disgust
    Synonyms:
    abhorrence abomination antipathy aversion denial detestation disrelish distaste hate horror loathing malice rebuff refusal repugnance repugnancy resentment revolt revulsion snub
    Antonyms:
    attraction liking love

ارجاع به لغت repulsion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «repulsion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/repulsion

لغات نزدیک repulsion

پیشنهاد بهبود معانی