با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Resourcefulness

rɪˈsɔːrsflnəs rɪˈzɔːsflnəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
توانمندی، مهارت، تدبیر، کاردانی
- Her resourcefulness in finding creative solutions to problems is truly impressive.
- توانمندی او در پیدا کردن راه‌حل‌های خلاقانه برای مشکلات واقعاً تحسین‌برانگیز است.
- The teacher praised the student's resourcefulness in completing the project.
- معلم مهارت دانش‌آموز در تکمیل پروژه را تحسین کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد resourcefulness

  1. noun The ability and the means to meet situations effectively
    Synonyms: resource, wherewithal, imagination

ارجاع به لغت resourcefulness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «resourcefulness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/resourcefulness

لغات نزدیک resourcefulness

پیشنهاد بهبود معانی