امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Respecting

American: rɪˈspektɪŋ British: rɪˈspektɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    respected
  • شکل سوم:

    respected
  • سوم‌شخص مفرد:

    respects

معنی و نمونه‌جمله

preposition B1
درباره‌ی، در‌مورد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- his remarks respecting free elections
- اظهارات او درباره‌ی انتخابات آزاد
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد respecting

  1. verb Admire; obey
    Synonyms:
    appreciating heeding treasuring upholding valuing noting recognizing prizing considering esteeming sparing attending cherishing
    Antonyms:
    dishonoring despising condemning mocking scorning disobeying disdaining ridiculing
  1. verb Show respect towards
    Synonyms:
    valuing honoring regarding esteeming prizing observing worshipping venerating admiring reverencing revering considering concerning
  1. adjective
    Synonyms:
    concerning in-relation-to relating to pertaining to relevant to pertinent to in respect to with reference to referring to in connection with anent about as-for as-to with-regard-to in the matter of

ارجاع به لغت respecting

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «respecting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/respecting

لغات نزدیک respecting

پیشنهاد بهبود معانی