با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Respects

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    respected
  • شکل سوم:

    respected
  • وجه وصفی حال:

    respecting

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun plural B1
ارادت، ادای احترام
- Give my respects to His Lordship.
- ارادت من را به ایشان برسان.
- He came along to pay his respects.
- او آمده است تا ادای احترام کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد respects

  1. noun good wishes
    Synonyms: best wishes, compliments, courtesies, deference, devoirs, greetings, kind wishes, regards, salaam, salutations

ارجاع به لغت respects

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «respects» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/respects

لغات نزدیک respects

پیشنهاد بهبود معانی