امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Reverberatory

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective noun
بازتابگر، انعکاسی، پژواکی، بازتابشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
noun adjective
(شعله یا حرارت) منحرف‌شده، واخمشی
noun adjective
(فلزکاری - کوره‌ای که شعله و حرارت آن از بالا به پایین واخمش شده است) کوره‌ی بازتابی، کوره‌ی واخمشی، کوره‌ی زیمنس ـ مارتن
adjective noun
وابسته به کورهی بازتابی
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت reverberatory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reverberatory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reverberatory

لغات نزدیک reverberatory

پیشنهاد بهبود معانی