با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Revulsion

rɪˈvʌlʃn rɪˈvʌlʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    revulsions

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
تنفر شدید، جابه‌جا شدن درد، منع کردن، انحراف درد، جابه‌جاساختن درد، تغییر ناگهانی، عمل کشیدن
- a scene of utter revulsion
- صحنه‌ای کاملاً مشمئز‌کننده
- a revulsion of his mood
- دگرگونی حال و حوصله‌ی او
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد revulsion

  1. noun disgust, hatred
    Synonyms: abhorrence, abomination, aversion, detestation, dislike, distaste, hate, horror, loathing, recoil, repugnance, repulsion
    Antonyms: like, liking, love, loving

ارجاع به لغت revulsion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «revulsion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/revulsion

لغات نزدیک revulsion

پیشنهاد بهبود معانی