گذشتهی ساده:
rippedشکل سوم:
rippedسومشخص مفرد:
ripsوجه وصفی حال:
rippingشکل جمع:
ripsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(عامیانه) به شدت مورد حمله قرار دادن، حسابی چوبکاری کردن
1- دزدیدن 2- مغبون کردن، سوء استفاده کردن، (به کسی) انداختن
(امریکا - عامیانه) ادامه دادن، بیپروا رفتن، لگام گسیختگی کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «rip» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rip