با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Roadwork

ˈroʊdwɜːrk ˈrəʊdwɜːk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
انگلیسی آمریکایی جاده‌سازی، تعمیر جاده، راهداری
- The roadwork caused a major delay.
- تعمیر جاده باعث تاخیر زیاد شد.
- The roadwork sign warned drivers of a detour ahead.
- تابلوی راهداری به رانندگان از انحراف پیش رو هشدار می‌داد.
noun countable
ورزش تمرین عملی، تمرین آمادگی (با دوهای طولانی برای مسابقات)
- The roadwork for the marathon training was grueling but necessary.
- تمرین آمادگی برای آموزش مسابقه‌ی دو ماراتون طاقت‌فرسا اما ضروری بود.
- The athlete's roadwork paid off as they crossed the finish line first.
- تمرین عملی این ورزش‌کار با عبور از خط پایان نتیجه داد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت roadwork

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «roadwork» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/roadwork

لغات نزدیک roadwork

پیشنهاد بهبود معانی