با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Roamer

ˈroʊmər ˈrəʊmə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
(شخص) ولگرد، سرگردان، پوینده
- The roamer wandered aimlessly through the forest.
- ولگرد بی‌هدف در جنگل پرسه زد.
- The old man was known as a roamer, never staying in one place for long.
- پیرمرد به ولگرد معروف بود چون هیچ وقت به مدت طولانی یک جا نمی‌ماند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد roamer

  1. noun Someone who leads a wandering unsettled life
    Synonyms: wanderer, rover, bird-of-passage

ارجاع به لغت roamer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «roamer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/roamer

لغات نزدیک roamer

پیشنهاد بهبود معانی