با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Robot

ˈroʊbɑːt / / -bət ˈrəʊbɒt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    robots

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun countable B1
دستگاه خودکار، آدم مکانیکی
noun countable
آدمک، آدم مصنوعی، آدم ماشینی، دستگاه خودکار
- a robotic man
- انسان ماشینی (آدم ربات‌مانند)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد robot

  1. noun android, machine
    Synonyms: automation, bionic person, cyborg, mechanical person

ارجاع به لغت robot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «robot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/robot

لغات نزدیک robot

پیشنهاد بهبود معانی