با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Rollick

American: ˈrɑːlɪk British: ˈrɒlɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - intransitive
خوشی کردن، جست‌و‌خیز کردن، خوشی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rollick

  1. verb To leap and skip about playfully
    Synonyms: caper, cavort, dance, frisk, frolic, gambol, romp
  2. verb To take extravagant pleasure
    Synonyms: frolic, romp, revel, bask, indulge, luxuriate, lark, skylark, roll, disport, sport, wallow, cavort, gambol, frisk, run around, lark about

ارجاع به لغت rollick

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rollick» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rollick

لغات نزدیک rollick

پیشنهاد بهبود معانی