با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Rollover

ˈroʊloʊvər ˈrəʊləʊvə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
اقتصاد تجدید قرارداد، تمدید قرارداد
- The rollover from last week's lottery has made this week's prize even bigger.
- تمدید قرارداد قرعه‌کشی هفته‌ی گذشته، جایزه‌ی این هفته را بزرگتر کرده است.
- The rollover of charity
- تمدید قرارداد موسسه‌ی خیریه
noun countable uncountable
واژگونی (اتومبیل)
- The rollover of the car was caused by the icy road conditions.
- واژگونی خودرو به‌دلیل یخ‌زدگی جاده رخ داده است.
- We avoided a rollover by making a sharp turn on the highway.
- با یک پیچ تند در بزرگراه از واژگونی جلوگیری کردیم.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت rollover

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rollover» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rollover

لغات نزدیک rollover

پیشنهاد بهبود معانی