با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Roue

ruːˈeɪ ˈruːeɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
آدم هرزه، فاسد
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد roue

  1. noun An immoral or licentious man
    Synonyms: sensualist, lecher, satyr, playboy, rake, dirty old man, rakehell, reprobate, lech, profligate, rip, blood

ارجاع به لغت roue

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «roue» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/roue

لغات نزدیک roue

پیشنهاد بهبود معانی