گذشتهی ساده:
roughedشکل سوم:
roughedسومشخص مفرد:
roughsوجه وصفی حال:
roughingشکل جمع:
roughsصفت تفضیلی:
rougherصفت عالی:
roughestتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(گوهر) نتراشیده، صیقلشده، پرداختنشده، به حالت اولیه، ناتمام، بهصورت پیشنویس
در دامن طبیعت و بدون وسایل رفاهی زندگی کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «rough» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rough