با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    Round-shouldered

    raʊndˈʃoʊldəd raʊndˈʃəʊldəd
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective
    دارای شانه‌های افتاده
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد round-shouldered

    1. adjective Having the back and shoulders rounded; not erect
      Synonyms: stoop-shouldered, hunched, round-backed, stooped, stooping, crooked

    ارجاع به لغت round-shouldered

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «round-shouldered» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/round-shouldered

    لغات نزدیک round-shouldered

    پیشنهاد بهبود معانی