با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Round Trip

ˈraʊndˈtrɪp raʊndtrɪp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun phrase countable
سفر سفر رفت و برگشت، سفردوسره
- a round-trip ticket
- بلیط رفت و برگشت
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد round trip

  1. noun a trip there and back
    Synonyms: big salami, circuit clout, circuition, closing the circle, dinger, full circle, one you can hang the wash on, round tripper, tater, there and back, tour

ارجاع به لغت round trip

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «round trip» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/round-trip

لغات نزدیک round trip

پیشنهاد بهبود معانی