امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Routing

American: ˈruːtɪŋ British: ˈruːtɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    routed
  • شکل سوم:

    routed
  • سوم‌شخص مفرد:

    routes

معنی

noun adverb
مسیرگزینی، مسیریابی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد routing

  1. verb Cause to flee
    Synonyms:
    expelling
    Antonyms:
    winning losing
  1. verb Dig with the snout
    Synonyms:
    vanquishing licking rooting outmaneuvering overpowering defeating discomfiting subjugating gouging subduing conquering overcoming walloping uncovering ace scooping whipping repulsing rummaging beating trimming romping scattering retreating worsting overwhelming surmounting overthrowing mobbing knocking expelling ejecting driving mastering demoralizing hunting crowding creaming confusing besting clobbering banding

ارجاع به لغت routing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «routing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/routing

لغات نزدیک routing

پیشنهاد بهبود معانی