با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Run Riot

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

idiom C2
1- آشوب کردن، از دسته در رفتن، دست به شورش و هیاهو زدن 2- سبز و خرم شدن، هنگامه کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد run riot

  1. verb run wild
    Synonyms: carouse, cut loose, debauch, insurge, insurrect, live hard, mutiny, revolute, riot, run amok

ارجاع به لغت run riot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «run riot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/run-riot

لغات نزدیک run riot

پیشنهاد بهبود معانی