با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Rustle Up

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb
با تکاپو گردآوری کردن، با جست‌وجو سد جوع کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rustle up

  1. verb provide
    Synonyms: accommodate, arrange, assemble, bring, cater, cook, furnish, get ready, give, hand over, indulge, make, prepare, present, produce, put together, ready, render, scrape up, serve, supply, take care of, turn out

ارجاع به لغت rustle up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rustle up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rustle-up

لغات نزدیک rustle up

پیشنهاد بهبود معانی